پــرانه

سرشت آدمی ست را گنجی.

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ب.ظ

فطرت میل به تعالی دارد اما، به زنجیر گناه گیر افتاده. کلیدی نیست که این قفل های گره خورده را بگشاید مگر عنایت رب و همت نفس. نفسی به بدی فرمان می دهد و نفس دیگر به عرش می برد. و آدمی همواره در تقلای رهایی از بند خویش و نیل به آزادی ست. حال بعضی از چاه نفس به چاله ای بزرگتر درافتند که از خویش برهند و پناهی بیابند. اما امان از آن موقع که ملجا سراب باشد و خوب و بد عکس شوند. دیگر نه تنها آبِ سرد بر آتشِ وجدانِ خود می ریزند که همه آنچه را که بد است، رسا تر فریاد زنند ... . و درد همین است. همین که آدمی نمی فهمد که اگر پیش تر گرفتار دامی بود، حال گیر گردابی ست که عمق َش ته ندارد. 


+ منظور آزادی خواهی است که قفس آدمی شود. چیزی که به ظاهر لفظ آزادی دارد و باطنا سد پرواز است. سد ِ فهم ِ حقیقت و پالایش روح.

+ آنهایی که به تو اقرب ند، آرام ترند. خوش به حال آرامش شان. 


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ب.ظ
  • پر

نظرات  (۲)

  • ماه پیشانو
  • وای به حال من اگر روزی برسه که مدت مدیدی خیالم راحت باشه که راهم درسته و خودمو بازبینی نکردم  وصدای نفس حق طلبم که میگه همیشه خودتو بازبینی کن  رو گوش ندادم.....


    خدا به دادمون برسه از این نفس...و از اطمینان زایدش به خودش....
    پاسخ:
    بازبینی... :) 

    ممنون که یادآوری کردی 
    :)
    آمین
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی