پــرانه


امام رضا،

سلام ....

سلامی به تو که صدایم را می شنوی و جواب میدهی.

یک زمانی بود، 

دلم میخواست عالم را به تو وصل کنم

به تجسم خیر و محبت .


همین. آمدم که همین را بگویم تا بعد.

تا بعد که زبانم باز شد برای با تو حرف زدن ...


* آن قسمت از حرم ‌ات که زمان معنا نداشت و مکانی جز بهشت نبود. آن‌جا که حضور خدا تنها حقیقتی بود که احساس می‌ شد. آن لحظه که نسیم می وزید و دل ها مست می شدند. آن دمِ رویایی.


  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۵:۰۵ ب.ظ
  • پر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی